مقام معظم رهبری (مد ظله العالی ):شما می دانید از اول پیروزی جمهوری اسلامی ایران تا امروز چقدر توطئه ، چقدر خنجرهای پنهانی زهرآلود علیه این نظام به کار گرفته شده است ؟ یک قلم توطئه علیه ما یک جنگ هشت ساله بود. هشت سال علیه ما جنگ را تحمیل کردند.
حدیث
پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:هر کس هنگام فساد امت من ، از سنت من پیروی کند اجر شهید خواهد داشت .
بررسی مفهوم توسل
توسل از ماده “وسل “به معنای تقرب جستن ویا چیزی که باعث تقرب به دیگری از روی علاقه و رغبت می شود ؛ می باشد و توسل شامل شفاعت نیز می شود ."شفاعت “از ماده “شفع"به معنی ضمیمه کردن چیزی به همانند اوست . و در مفهوم قرآنی شخص گناه کار به خاطر پاره ای از جنبه های مثبت (مانند ایمان،عمل صالح و…) شباهتی با اولیاء الله پیدا می کند و آنها با کمک های خود او را به سوی کمال سوق می دهند . و از پیشگاه خدا تقاضای عفو می کنند . به عبارت دیگر می توان گفت : قرار گرفتن موجود قویتر و برتر در کنار موجود ضعیفتر و کمک نمودن به او در راه پیمودن مراتب کمال است .[1]
همانطور که انسان در مادیات ، گاهی وسیله رسیدن به خواسته خود را انسان دیگری قرار می دهد مانند بیمار که طبیب را وسیله درمان بیماری خود قرار می دهد و مانند دانش پژوه که معلم و استاد را وسیله تحصیل و بالا بردن سطح دانش خود قرار می دهد و گاهی وسیله غیر انسان است مانند :اتومبیل و قطار ،هواپیما ،دارو ،تلفن و…که وسیله نقل و انتقال ،درمان ،و ارتباط می باشد. در جنبه های معنوی نیز ممکن است وسیله آمرزش گناه و یا رسیدن به بهشت انسانی باشد که نزد خداوند ارزش دارد و پیوند با او خود یکی از وظایف مومنان است و یا عملی باشد که در دین انجام آن واجب یا مستحب باشد .[2]
توسل در لغت به معنای مدد جستن از وسیله برای نیل به مقصود است . انسان برای رسیدن به مراد خویش باید به اسباب و واسطه های فیض متوسل شود . ایجاد مزرعه ای آباد جز از طریق شخم زدن زمین و کاشتن نهال و دادن آب و کود به مقدار مشخص و زمان معین و… امکان پذیر نیست . بر این اساس ،توسل- به معنای استفاده از اسباب- لازمه زندگی انسان در جهانی استکه بر آن قانون اسباب و مسببات حاکم است . مقصود از توسل در اصطلاح مسلمانان ، تمسک جستن به اولیای الهی در درگاه خداوند ،به منظور برآوردن نیازها است .[3]
راغب اصفهانی در” مفردات” چنین می نویسد :وسیله: دستیابی به سوی چیزی است همراه با رغبت و میل …و حقیقت وسیله به سوی خدا ،مراعات راه و مسیر او می باشد با آگاهی و بندگی و طلب مکارم دین .[4]
بنا بر آنچه راغب در توضیح “وسیله ” آورده است ،هر چه انسان را به رحمت خدا برساند و با تمایل به سوی آن برود ،وسیله به سوی رحمت الهی خواهد بود و بر این اساس انجام همه کارهای پسندیده ،چه واجب و چه مستحب و پرهیز از همه کارهای ناپسند چه حرام و چه مکروه ، و نیز تحصیل دانش دین و بندگی خداوند و فرمانبردای از او و تمام آنچه موجب آراستگی انسان از دیدگاه آیین و شریعت می باشد وسیله به سوی رحمت الهی است . بدون تردید ،پیوند با اولیای خدا و محبت به آنان و پیروی از ایشان ،از مهم ترین اعمالی است که موجب دستیابی به رحمت الهی می باشد.بلکه اساس دین است و خداوند در قرآن مجید با شیوه های گوناگون ما را به آن فرا می خواند . طبعا فرمانبرداری از خداوند در زمینه پیروی و محبت ایشان از مهم ترین وسایل نجات از گمراهی و بهره مندی از رحمت خداوند است . آری، سنت الهیه بر آن است که در نظام تکوین و عالم طبیعت ،تحقق و حصول هر چیز ، در گرو اتخاذ اسباب و وسائط متناسب با آن باشد . این اصل و قانون کلی ،مورد اتفاق همه عقلا و مورد پذیرش فطری همه اقوام و نژادهای انسانی در همه زمانها و مکانها بوده و می باشد . مثلا باران بوسیله ابر فرو می ریزد . روشنایی روز به وسیله خورشید حاصل می شود . تشنه بوسیله آب سیراب می گردد . بیمار با مصرف دارو بهبود می یابدو…[5]
توسل در قرآن
قرآن حکیم که براساس فطرت انسان نازل شده است موضوع توسل را به عنوان یک طریق مسلم و روشن برای نیل به “قرب خدا” که عالیترین شرف و شریفترین کمال ممکن برای انسان در مسیر عبودیت و بندگی می باشد نشان داده و می فرماید “یا ایهاالذین آمنوا و ابتغوا الیه الوسیله و جاهدو فی سبیله لعلکم تفلحون [6]” ای کسانی که ایمان آورده اید پرهیزکاری پیشه کنید و وسیله برای تقرب خدا انتخاب نمائید و در راه او جهاد کنید باشد که رستگار شوید.
وسیله در آیه فوق ،معنای بسیار وسیعی دارد و هر کار و هر چیزی که باعث نزدیک شدن به پیشگاه مقدس پروردگار می شود ،شامل می گردد. همانطور که حضرت علی (علیه السلام)فرمودند :بهترین چیزی که به وسیله آن می توان به خدا نزدیک شد ؛ایمان به خدا و پیامبر او و جهاد در راه او ، نماز ،زکات ،روزه ،حج،صله رحم،انفاق،می باشد .[7]
خداوند در جای دیگر می فرمایند : و ما ارسلنا من رسول الا لیطاع باذن الله و لو انهم اذ ظلموا انفسهم جاءوک فاستغفرو الله و استغفر لهم الرسول لوجدوا الله توابا رحیما[8]:و ما همه رسولان را فرستادیم تا این که به امر خدا اطاعت شوند ، و اگر اینان گناهی را مرتکب بشوند و به خود ستم کنند به نزد تو می آیند پس از خدا طلب آمرزش می کنند و(می خواهندکه) تو برای آنان طلب آمرزش کنی ، برای این که خدا را آمرزنده و مهربان بیابند.
در تفسیر جوامع الجامع آمده است که بین مردی از منافقین و بین مردی از یهود خصومت و نزاعی واقع شد یهودی گفت:به محمد (صلی الله علیه وآله و سلم )شکایت می کنم زیرا می دانست که آن حضرت رشوه گیر نیست . و آن فرد منافق کعب بن اشرف را بین خود و بین آن یهودی قاضی قرار داد . روشن است که روی گرداندن از رسول گناهی بزرگ است و علاوه بر توبه و عذرخواهی از رسول ( صلی الله علیه وآله و سلم ) نیازمند به وساطت رسول است که برای آنها طلب آمرزش کند . این وساطت و توسل آن هنگام که در آمرزش مخالفت با رسول ( صلی الله علیه وآله و سلم ) سودمند باشد بدون تردید در غیر این مورد سودمندی اش سزاوارتر است . به هر حال آیه در مورد مخالفت رسول ( صلی الله علیه وآله و سلم ) دلالت بر وجوب توسل دارد و مشروع بودن توسل در موارد دیگر از قاعده “اولویت “استفاده می شود. [9]
خداوند در جای دیگر قرآن می فرماید :قالوا یا ابانا استغفر لنا ذنوبنا انا کنا خاطئین ،قال سوف استغفر لکم ربی انه هو الغفور الرحیم[10] :گفتند ای پدر برای گناهان ما طلب آمرزش کن همانا گناهکاریم . فرمود : به زودی از پروردگارم برای شما طلب آمرزش خواهم کرد ، براستی او آمرزنده مهربان است .
دلالت این آیه بر جواز توسل بسیار روشن است . زیرا برادران یوسف بعد از آنکه گناهانشان آشکار شد ،به جرمشان اعتراف کردند ،ازپدرشان خواستند برای آنها طلب آمرزش و بخشش کند و حضرت یعقوب(علیه السلام) به آنها وعده داد که در زمان خاصی برای آنها طلب مغفرت کند. و این عمل جز توسل و وسیله جستن نیست[11]
فرزندان یعقوب به پدر خود می گفتند برای ما استغفار کن ، و شیعه نیز به پیامبر خود عرض می کنند :یا رسول الله اشفع لنا عندالله یا امیر المومنین اشفع لنا عند الله . آیا تفاوتی میان آنها هست ؟ حضرت یعقوب (علیه السلام) به فرزندانش نفرمود من را واسطه قرار ندهید ! خودتان از خدا طلب عفو کنید . بلکه وعده داد که بزودی برای آنان از خداوند طلب بخشش می کند . در فرهنگ شیعی ،به کار فرزندان یعقوب در این ماجرا توسل می گویند .[12]
و از آیات دیگر استفاده می شود که وسیله قرار دادن مقام انسانی صالح در پیشگاه خداوند و درخواست حاجت از خداوند به خاطر آن وسیله ، به هیچ وجه ممنوع نیست همانطور که حضرت ابراهیم (علیه السلام) از خداوند برای عمویش طلب استغفار کرد ،قرآن می فرماید :و استغفار ابراهیم برای پدرش (عمویش آزر)فقط بخاطر وعده هایی بود که به او داده بود 0تا وی را به سوی ایمان جذب کند )اما هنگامی که برای او روشن شد که وی دشمن خداست از او بیزاری جست ، چرا که ابراهیم مهربان و بردبار است .[13]
خداوند در آیه 37سوره بقره می فرماید :فتلقی آدم من ربه کلمات ٍفتاب علیه انه هو التواب الرحیم :پس آدم از پروردگارش کلماتی را دریافت کرد خداوند توبه او را پذیرفت. پس برآن توبه کرد همانا خدا توبه پذیر و مهربان است . منظور از کلمات بر طبق آیات روشن نیست . آری اخباری که از دو فرق شیعه و سنی انتشار یافته این است که منظور از “کلمات” اسم های اصحای کساء(علیهم السلام )هستند و این اخبار ناسازگار نیست با روایاتی که بیان داشته ،به این که منظور از کلمات دعاست . به هر حال آیه بر توسل حضرت آدم (علیه السلام) به ائمه اطهار (علیهم السلام) دلالت دارد یا به یادآوری اسامی اینها در دعا و یا به شناختن وجود اهل بیت (علیهم السلام) و خضوع کردن آدم (علیه السلام) در برابر آنهاو شاید توسل به اسماءاهل بیت (علیهم السلام) در هنگام دعا از آثار معرفت آدم (علیه السلام) به آن ها باشد . و نه تنها آدم (علیه السلام) به اهل بیت(علیه السلام) توسل جسته بلکه اخبار بسیاری دلالت دارند براین که پیامبران و رسولان در حوادث و حالات گوناگون به آن ها متوسل شده اند .[14]
و سیوطی نقل می کند که حضرت آدم (علیه السلام) به درگاه خداوند چنین استغاثه می کرد: اللهم انی اسالک بحق محمد و آل محمد سبحانک لااله الا انت ،عملت سوءً،و ظلمت نفسی فاغفر لی انک انت الغفور الرحیم فهولاءالکلمات التی تلقی آدم : بار خدایا از تو درخواست می کنم به حق محمد و آل محمد که تو پاک و منزهی و غیر از تو خدایی نیست من کار بدی کردم و به خود ظلم نمودم ، پس مرا ببخش که تو بخشنده و مهربان هستی …[15]
توسل در روایات
در کتاب “عیون الاخبار"از امام رضا (علیه السلام) منقول است که :"رسول خدا ( صلی الله علیه وآله و سلم ) فرمود :امامان از فرزندان حسین (علیه السلام) می باشند . هر کس اطاعت آنان نماید تحقیقا اطاعت خدا کرده و هر کس سر از فرمان آنان بپیچد تحقیقا سر از فرمان خدا پیچیده است آنانند دستگیره محکم و آنانند وسیله به سوی خداوند تعالی”[16]
ابن شهر آشوب از امام امیر المومنین (علیه السلام) نقل می کند که ذیل آیه شریفه “و ابتغوا الیه الوسیله “[17] فرموده است : “انا وسیلته” یعنی “من هستم وسیله خدا”[18]
حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا (سلام الله علیها) ضمن خطبه شریفه اش می فرماید : ” حمد خدائی را که عظمت و نورش ایجاب می کند که اهل آسمانها و زمین (برای نزدیک گشتن به او ) وسیله بجویند ؛ و ما وسیله او در میان خلقش هستیم .”[19]
مرحوم مجلسی در بحارالانوار از جابر از رسول خدا ( صلی الله علیه وآله و سلم ) روایت کرده است که فرمودند :… ما وسیله به سوی خدا هستیم و پیوند دهنده (مردم ) به رضوان خدائیم .[20]
“حاکم” در “مستدرک” و جماعت دیگری از محدثان این حدیث را نقل کرده اند که پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم ) می فرماید : هنگامی که آدم مرتکب آن خطای خود شد عرض کرد “یا رب اسئلک بحق محمد لما غفرت لی : خدایا من تو را به حق محمد ( صلی الله علیه وآله و سلم ) می خوانم که مرا ببخشی ” خداوند عالم فرمود تو محمد ( صلی الله علیه وآله و سلم ) را از کجا شناختی در حالی که هنوز او را نیافریدم . آدم عرض کرد : پروردگارا این به سبب آن است که وقتی مرا با قدرت خود آفریدی و از روح خود در من دمیدی سرم را بلند کرده و دیدم این جمله بر پایه های عرش نوشته شده است : ” لا اله الا الله محمد رسول الله ” از این عبارت فهمیدی که تو نام محمد را به نام خود اضافه نمی کنی مگر به این دلیل که محبوب ترین خلایق نزد توست . خداوند خطاب کرد : آدم راست گفتی . “انه لاحب الخلق الی ، او محبوبترین خلق نزد من است .” ” ادعونی بحقه فقد غفرت لک ، به حق محمد مرا بخوان من تو را می آمرزم “[21]
شیخ صدوق به اسناد خود نقل کرده است از امام باقر (علیه السلام) و آن حضرت از آباء کرامش تا رسول خدا ( صلی الله علیه وآله و سلم ) که فرمود : در روز قیامت پس از آن که بهشتیان در بهشت مسکن گزیدند و دوزخیان به دوزخ درآمدند ، بنده ای (که مستحق عذاب است ) هفتاد خریف در میان آتش می ماند و خریف هفتاد سال است ، سپس خدا را می خواند و می گوید : پروردگارا به حق محمد ( صلی الله علیه وآله و سلم ) و اهل بیتش از تو می خواهم که بر من رحمت آوردی . آن گاه خداوند جل جلاله به جبرئیل دستور می دهد که بسوی بنده ام فرود آی و او را (از آتش ) بیرون آور . جبرئیل عرضه می دارد که چگونه من در میان آتش فرود آیم ؟ خدا (تبارک و تعالی ) می فرماید : من به آتش امر کرده ام که برتو سرد و سلامت گردد . می گوید خدایا من جایگاه وی را نمی دانم (که در کدام نقطه از جهنم است ) می فرماید : در میان چاهی است از سجین . پس جبرئیل در میان آتش فرود می آید و او را در حالتی که به زنجیر بسته شده و به صورت (در میان آتش ) افتاده است می یابد و بیرونش می آورد و در پیشگاه خدا می ایستد . خدا می فرماید : ای بنده من ، چه مقدار (از زمان ) در آتش بوده و مرا با سوگند و قسم می خوانده ای ( و از من خواستار خلاصی خود بوده ای ؟ ) عرض می کند : ای خدای من نمی دانم و از احاطه بر مقدار توقفم در آتش عاجزم . خداوند می فرماید : آگاه باش ، به عزت و جلال خودم سوگند اگر نبودند آن کسانیکه مرا به حقشان نزد من قسم دادی ، هر آینه بر مدت ذلت و خواریت در آتش می افزودم و لکن بر خودم حتم کرده ام که هر بنده ای مرا به حق ( صلی الله علیه وآله و سلم ) و اهل بیتش قسم داده و سعادت خویش از من بخواهد ، او را بیامرزم و از گناهانی که بین من و او است در گذرم و اینک تو را آمرزیدم و ازگناهانت در گذشتم آن گاه او را به امر خدا به بهشت می برند.[22]
ابن عباس می گوید : عمر بن خطاب به وسیله عباس بن عبد المطلب عموی پیامبر ( صلی الله علیه وآله و سلم ) طلب باران نمود و گفت : پروردگارا ما به وسیله عموی پیامبرمان از تو طلب باران می کنیم ، و به وسیله موهای سفید او طلب شفاعت می کنیم ، پس باران نازل شد و سیراب شدند . در نقل دیگری از حدیث فوق آمده است که وقتی عباس طلب باران کرد و باران نازل شد عمر رو به مردم کرد و گفت : به خدا سوگند عباس وسیله ما است به سوی خدا ، و مقامی نزد خدا دارد.[23]
توسّل مرد نابینا به پیامبر(صلى الله علیه وآله)، که در زمان نبوّت خدمت پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) رسید و شفا گرفت و چشم خود را بازیافت. روایت در صحیح ترمذى و همچنین سنن ابن ماجه، مسند احمد و کتاب هاى دیگر نقل شده است. به این ترتیب حدیث از نظر سند مدارک مهمّى دارد. خلاصه حدیث چنین است:مرد نابینایى خدمت پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) آمد و عرض کرد: اى رسول خدا! از خدا بخواه که مرا شفا دهد و چشمم را به من باز گرداند.پیغمبر فرمود: اگر بخواهى من دعا مى کنم و اگر بخواهى صبر کن. این صبر براى تو بهتر است. (و شاید مصلحت تو در همین حالت باشد) ولى پیرمرد بر خواسته خود اصرار کرد.
پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) به او دستور داد وضوى کامل و خوب بگیرد و دو رکعت نماز بخواند و بعد از نماز این دعا را بخواند: » اللّهم إنّى اسئَلُکَ و أتوجّه إلیک بنبیک محمّد نبى الرحمه یا محمّد إنّى أتوجّه بک إلى ربّى فى حاجتى لتُقضى، اللهم شَفِّعه فىَّ;خداوندا من تو را مى خوانم و به سوى تو متوجّه مى شوم به وسیله پیغمبرت محمّد نبىّ رحمت، اى محمّد من متوجّه مى شوم به سوى پروردگارم در حاجتم که حاجتم برآورده شود، خداوندا او را شفیع من قرار بده.«مرد دنبال آن برنامه رفت تا وضو بگیرد، و نماز را بخواند و دعایى را که پیغمبر به او تعلیم داده بود، انجام دهد. عثمان بن عمیر راوى این حدیث مى گوید: ما در همان مجلس نشسته بودیم و سخن مى گفتیم، مدّتى گذشت، دیدیم مرد نابینا وارد مجلس شد در حالى که هیچ آثارى از نابینایى در او نبود و چشمش روشن بود.جالب این است که بسیارى از بزرگان اهل سنّت تصریح کرده اند که این حدیث صحیح است. ترمذى حدیث را صحیح مى داند. ابن ماجه گفته است صحیح است. رفاعى گفته شکى نیست که این حدیث صحیح و مشهور است.[24]
ائمه معصومین (علیهم السلام) معادن رحمت خدا
ائمه معصومین (علیهم السلام)معدن این رحمت اند؛ یعنی ، پیداش همه موجودات در عالم هستی ، اعم از جماد و نبات و حیوان و انسان و جن و ملک ، از اجسام و ارواح و… و هر چه که کلمه شیء ، “یعنی چیز” بر او منطبق است ، منشا و منبعش وجود اقدس امام (علیه السلام ) است . قرآن مجید وجود مبارک رسول الله (صلی الله علیه و آله وسلم )را به عنوان رحمه للعالمین معرفی فرموده است :"و ما ارسلناک الا رحمه للعالمین [25]” و تو را (ای پیامبر )جز رحمتی برای جهانیان نفرستادیم . ” یعنی تمام جهانیان و هر چه که هست ، تکویناّ در سایه وجود اقدس آن حضرت قرار گرفته اند و ریزه خوار خوان نعمت اویند . همان رحمتی که “وسعت کل شیءٍ” است . طبعا تمام انوار مقدسه ای که با آن حضرت ،اتحاد نوری دارند و در راسشان حضرت علی امیرالمومنان (علیه السلام) _که به صریح قرآن نفس نبی حساب شده است- قرار گرفته است ، معادن رحمت خدا خواهند بود.[26]
از حضرت امیرالمومنان (علیه السلام ) نقل شده است که فرمودند : خداوند متعال به بندگان خود مهربان است و رحمت پروردگار منان صد جزء دارد ، یک صدم آن را فعلا در عالم پخش کرده و این همه رحمت که در میان موجودات عالم برقرار است از قبیل محبت مادران نسبت به فرزندان و دیگر روابط مهرآمیزی که سایر موجودات با هم دارند و… همه انشعاب و پرتوی از همان یک صدم رحمت است و نود ونه جزء باقی ، ذخیره برای روز قیامت است و آن روز ، خدا این یک صدم را هم به آن نود و نه جزء اضافه کرده و صد در صد ، رحمت خود را شامل حال امت حضرت ختمی مرتبت خواهد کرد . تا آنجا که شیطان نیز طمع شمول رحمت می کند تا شاید ، شعاع و پرتو این رحمت ، او را هم بگیرد.[27]
حکمت توسل
اگر این پرسش مطرح شود که چرا خداوند در دنیا و نیز در عالم آخرت ، رحمت خود را به طور مستقیم افاضه نمی کند و از مسیر اسباب و وسایل رحمت خود را به خلق می رساند؟ در پاسخ می گوییم : سنت الهی و ربانی ، مصالح بسیار مهم و دقیق دارد و اگر خداوند حکیم ، شئون و امور جهان خلقت را این گونه قرار نمی داد نظام زندگی انسان ، بلکه همه پدیده ها متلاشی و دچار اختلال می شد . در خصوص شفاعت اولیای حق ، علاوه بر همه آن مصالح ، سه حکمت مهم دیگر نیز وجود دارد که بررسی آن ، حائز اهمیت فراوانی است.[28]
یکم: حکمت اعطای این نقش به بزرگان دین و اولیای الهی ، جایگاه معنوی آنان است. همه موجودات عالم هستی ، آیات و نشانه های حضرت حق اند . هر موجودی به اندازه وسعت وجودی اش ، نشانگر اسما و صفات خداوند سبحان است . عالی ترین و تابناک ترین جلوه و ظهور حضرت حق ، در آینه وجود انسان کامل (پیشوایان معصوم ) محقق می گردد. انسان کامل آینه تمام نمای اسما و صفات حضرت حق و جلوه و مظهر جلال و جمال پروردگار است. توسل به انسان کامل ، در حقیقت توجه به جلال و جمال خدا و توسل به چشمه فیض اوست .[29]
در احادیث بسیار در کتب عامه و خاصه نقل شده است که حضرت امیرالمومنان (علیه السلام)قسیم الجنه و النار است . آن حضرت برکنار راه دوزخ ایستاده ، گذرندگان را مجزا می فرماید . درباره بنده ای ، خطاب به جهنم می فرماید :” هذا ولیی ؛دعیه : این دوست من است ؛ او را رها کن ” و درباره دیگری می فرماید :"هذا عدوی ؛ خذیه : این دشمن من (و سهم تو ) است ؛ او را بگیر”[30]
دوم: اولیای الهی انسانهایی از جنس خود ما هستند و بطور معمول خیلی راحت تر و زودتر می توان با آنان رابطه عاطفی ، برقرار کرد.[31]
سوم : خداوند خواسته است اولیای خود را در کانون توجه و اقبال مردم قرار دهد. توجه به آنان ، بع عنوان انسانهای کامل و برقراری ارتباط عاطفی و معنوی با آنان ، تاکید بر حقانیت و اسوه بودن آنان است و موجب می شود مردم با مراجعه به آنان و الگو گیری از ایشان ، به طریق هدایت و سعادت ، دست یابند .[32]
گستره توسل
انسان می تواند به مقدسات و شعائر الهی همچون قرآن کریم ، کعبه و ملائکه الهی توسل جوید. همچنین می تواند به بندگان مطیع و صالح خداوند متوسل شود؛یعنی ،همه کسانی که به سبب به جای آوردن حق عبودیت و بندگی ، مقرب درگاه الهی اند ؛ مانند: مومنان ، عالمان، شهیدان، ملائکه الهی ، انبیا، اوصیا و در یک کلام بندگان صالح . (اللهم انی اسألک بحق عبادک الصالحین ). از آنجا که اوج بندگی و عبودیت و معرفت حضرت حق ، در انبیا و اوصیای آنان ، جلوه گر است ، توسل به آنان و در رأس ایشان به پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم )و امامان معصوم (علیهم السلام) اولویت دارد.[33]
در بعضی از دعاها هم که به ما رسیده است، صفات خداوند یا ذات او، وسیله ای برای رسیدن به قرب پروردگار معرفی شده است؛ مانند دعای روز مباهله که می فرماید: «خداوندا از تو می خواهم به همه ی جلالت، خداوندا از تو می خواهم به زیباترین جمالت. …از سویی دیگر در قرآن آمده است: پروردگار شما گفته است: «مرا بخوانید تا (دعاى) شما را بپذیرم! او از «رگ گردن به انسان نزدیک تر»و تمام زوایای «آشکار و پنهان» دل ما را می داند. در مناجات مطیعین از مناجات های” خمس عشره” آمده است: « خداوندا ما وسیله ای به درگاهت نداریم مگر خودت».خود ائمه هم در راز و نیازهایشان چنین عمل کرده اند؛ یعنی بدون هیچ واسطه ای با خداوند صحبت کرده اند و با امر کردن به خواندن این گونه دعاها این روش را به ما آموخته اند. دعای امام حسین (علیه السلام) در روز عرفه این چنین دعایی است که حضرت مستقیماً خدا را مورد خطاب قرار می دهد. هر کس که این دعا را بخواند چنین احساسی دارد که مستقیماً با خداوند صحبت می کند. از مجموع آنچه بیان شد چنین نتیجه گرفته می شود: توسل به خداوند از دو راه امکان پذیر است و توسل به ائمه اطهار (علیه السلام) با خواندن بی واسطه خدا هیچ منافاتی ندارد و انسان از هر دو راه می تواند به مقصدش (استجابت دعا) برسد. توسل به ائمه (علیه السلام) به معنای آن نیست که انسان هیچ گاه با خداوند صحبت نکند و او را مستقیماً مورد خطاب قرار ندهد، بلکه صحبت کردن با خداوند در هر زمان ، مکان و بدون واسطه ممکن و میسر است. منتها باید توجه داشت که استفاده از این راه در مواردی آسان تر است و انسان را زودتر به مقصد می رساند.آیا بنده ای که به اعمال و کارهای خود نگاه کرده و خود را در درگاه خداوند آن چنان خجل و شرمنده می بیند که به خود اجازه نمی دهد که از خداوند در خواست مستقیمی داشته باشد و چون برای بیان کردن درخواستش حیا می کند، کسانی را که در پیشگاه پروردگار ارزش و آبرویی دارند (اولیا خداوند)، واسطه قرار می دهد و از طریق آنان خواسته ها و نیازمندی های خود را مطرح می کند، بهترین راه را برنگزیده است؟!.و از این جهت است که در دعای توسل، بعد از ذکر نام ائمه (علیه السلام) و توسل به آنها حوایج دنیا و آخرت برده شده و شخص آنها وسیله ی رسیدن به قرب الاهی و برآوردن حاجات قرار می گیرند.[34]
بررسی چند شبهه
1-همانا فراخواندن صالحان و توسل به آنها بزرگترین شرک است دلیل آن فرموده خدای متعال است : «آنهایی را که کافران به خدایی می خوانند ، به درگاه خدایشان وسیله ای را جستجو می کنند و کدام اینها اقرب است …»[35] زیرا آیه در مقام پاسخگویی به مشرکین است که صالحان را فرا می خواندند پس در آیه بیانی است که گویای بزرگترین شرک است.[36]
پاسخ: همانا آیه کریمه ناظر به توسل رایج و شایع در نزد مشرکان است . و ارتباطی ندارد به آنچه نزد مسلمانان هست .شایع در نزد مشرکان این بود که به سبب عبادت اولیاء، پرستش خدای متعال را ترک می کردند.[37]
خداونداز این نسبت و از آنچه شریک او قرار می دهید منزه و برتر است .[38]
مشرکان به صریح آیه قرآن غیر خدا را عبادت می کردند تا این که سبب تقربشان به خدا شود و این ویژگی خاص مشرکین است . و توسل در نزد مسلمانان به عبادت آنها قیاس نمی شود؛ زیرا توسل جویان در میان مسلمانان غیر خدا را پرستش نمی کنند ،بلکه به حق پیامبران و اولیاء ، از خدا درخواست می کنند ، و یا از اولیاء و پیامبران درخواست می کنند ، این که برایشان طلب آمرزش کنند و یا از محضر اینها درخواست می کنند ، آنچه را اراده کرده اند .[39]
2-آيا درخواست دعا از ميّت، پرستش او نيست؟وهابیان بر اين عقيدهاند كه: درخواست دعا از انسان زنده كه قادر بر انجام خواسته اوست، جايز است و پرستش نيست، ولي درخواست دعا و يا هر عمل ديگر از فرد درگذشته كه قادر بر انجام آن نيست، نوعي پرستش ميّت به شمار ميرود و طبعاً انجام دهندة آن در شمار مشركان قرار ميگيرد.[40]
پاسخ: أوّلاً، هيچگاه حيات و موت و يا زنده و مرده بودن درخواست شونده، ملاك عبادت و پرستش و شرك و توحيد نيست. چگونه ممكن است درخواست دعا از فرد زنده عين توحيد باشد، ولي درخواست همان دعا از فرد درگذشته عين شرك به شمار رود، در حالي كه ماهيت عمل يكي است، جز اين كه طرف (درخواست شونده) در يكي در قيد حيات است، و در ديگري رخت از جهان بربسته است و هرگز هيچ موحّدي، حيات و موت را ميزان توحيد و شرك معرفي نكرده است. آري، حيات و موت ميتواند در مفيد بودن و نبودن اين درخواست مؤثر باشد، امّا در توحيد و شرك تأثيري ندارد.[41]
ثانياً: اساس استدلال كساني كه درخواست دعا از ميت را شرك ميدانند، اين است كه مرگ انبيا و اوليا را پايان زندگاني آنان ميدانند و براي آنان، حيات برزخي قائل نيستند، در حالي كه در سؤال نخست اين فصل به روشني ثابت شد كه شهيدان، انبيا، اوليا و حتّي مجرمان، پس از مرگ در حال حياتاند.[42]
ثالثاً: هر نوع دعوت و درخواست هنگامي رنگ شرك به خود ميگيرد كهانسان درباره درخواستشونده، نوعيالوهيت و خداوندگاري و تفويض امور به وي قائل شود، در چنين حالتي است كه درخواست از آن فرد؛ زنده باشد يا مرده، پرستش وي به شمار ميرود، ولي درخواست دعا از يك شخص، با اين عقيده كه او يك انسان وارسته است و خدا پذيراي دعا و درخواست اوست، ارتباطي به شرك ندارد و تمام مسلمانان جهان، در محضر پيامبر(ص) او را به اين وصف ميستايند.[43]
نتیجه گیری
مسئله توسل و استشفاع به هر موجود صلاحیتدار صاحب اثری به نظور رسیدن به انحاءطلبات و خواسته ها و حوائج ، چه فردی و چه اجتماعی ، اعم از دنیوی و اخروی ، یک قانون مسلم طبیعی است که پیوسته در روابط بین کائنات عالم طبع ، در جریان است .
و قرآن کریم نیز از نظر فطری بودن احکام و قوانینش با کمال وضوح ، آن را تصویب فرموده و امت اسلامی را در راه نیل به عالیترین شرف که قرب مبدء هستی است ، امر به «اعتصام به حبل الله »و«ابتغاء وسیله» نموده است .
قرآن کریم، تدبیر بسیاری از امور عالم، همچون گسترش ابرها و نزول باران را به فرشتگان نسبت داده است و بهویژه، در آیه ۵ از سوره نازعات، به این امر تصریح دارد: فالمدبرات أمرا؛ «و [سوگند به] آنها که امور را تدبیر میکنند». در عین حال تصریح میکند که همه امور عالم به دست خدا است. پس هیچ تعارضی نیست که هم خداوند، مالک و مدبر هستی باشد و هم اینکه فرشتگان و بندگان مقرب الهی، به اذن او، تدبیر قسمتی از عالم هستی یا همه آن را به دست گرفته باشند؛ چنانکه میتوانیم هم پدر را روزیرسان خانواده بدانیم و هم خدای تعالی را؛ زیرا این خداوند است که به پدر، قدرت کار و کسب روزی داده است و در واقع، روزیرسان حقیقی خدا است.
و هکذا ، ائمه دین و پیشوایان راستین علیهم السلام نیز از طریق گفتار و رفتار خویش ، آن قانون فطری و قرآنی را مورد تایید و ترغیب قرار داده و با صراحت تمام ، از پیروان خود خواسته اند که در راه تقرب جوئی به خدا و کسب فیض از منبع فیاض (جل جلاله ) دست توسل به دامن اولیاء حق و «عباد مخلصین » خدا بزنند و از طریق ارشاد و هدایت آنان به ساحت قرب خدا وارد شوند و به سعادت مطلوبه خود برسند .
عالم بی عمل
امام علی (علیه السلام ) می فرماید :
” دو گروه پشت مرا شکستند (یکی ) عالم پرده در بی حیا ( دیگری ) عابد نادان ، زیرا نادان با عبادت خود مردم را فریب می دهد ، و عالم با تباهکاری ها و خلاف خود ، آنان را ( از دین و اسلام ) فراری می دهد. “
اعمال روز عرفه
اعمال روز عرفه
1-غسل کردن قبل از ظهر
2-زیارت امام حسین (علیه السلام)
3-خواندن نماز ظهر و عصر در زیر آسمان
4-دعای عرفه امام حسین (علیه السلام )